مادر
فارسیویرایش
ریشه لغتویرایش
- پارسی میانه (پهلوی)
آوایشویرایش
- /مادَر/
اسمویرایش
مادر
- زنی که از او فرزند یا فرزندانی به وجود آمده باشد، یا دارای فرزند است؛ مام، والده، ام.
- مادر در زبان معیار باستان نیز به صورت ما - دٓر صرف میشده ولی کنایه از بوسه چیدن بوده، و چون مادرها از سوی فرزندان بوسه باران میشوند لذا مادٓر به مادر تغییر تفهیم یافته.
- در فارسی میانه ماتر، در فارسی کهن ماتا، در زبان نیای هند و اروپایی مِهتِر بوده است.
صفتویرایش
- اصلی، اولیه، نخستین؛ صنایع مادر.
- زمین، خاک.
استعارهویرایش
- مادر فولادزره کنایه از: زن پیر و چاق و مهیب و بدجنس.
––––
برگردانهاویرایش
ترجمهها
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن