فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • پارسی میانه (پهلوی)

آوایش

ویرایش
  • /مادَر/

مادر

  1. زنی که از او فرزند یا فرزندانی به وجود آمده باشد، یا دارای فرزند است؛ مام، والده، ام.
    مادر در زبان معیار باستان نیز به صورت ما - دٓر صرف می‌شده ولی کنایه از بوسه چیدن بوده، و چون مادرها از سوی فرزندان بوسه باران می‌شوند لذا مادٓر به مادر تغییر تفهیم یافته.
  2. در فارسی میانه ماتر، در فارسی کهن ماتا، در زبان نیای هند و اروپایی (آریایی) مِهتِر بوده است.
  3. گویش ما+در کنایه از موجود بودن فرزند در رحم این شخص بوده و کلمه را نوعی توصیف موقعیت و جایگاه هر فرد در خانواده میکند.
  4. ما.به معنای جمع من+در به معنای درون= مادر که در زبانهای هم ریشه هندواروپایی هم چنین آهنگی دارد
  1. اصلی، اولیه، نخستین؛ صنایع مادر.
  2. زمین، خاک.

  استعاره

ویرایش
  1. مادر فولادزره کنایه از: زن پیر و چاق و مهیب و بدجنس.

––––

برگردان‌ها

ویرایش