فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آشُفته/کردن/

  اسم مرکب

ویرایش

آشفته‌کردن

  1. به هم زدن جایی یا چیزی، و به مجاز ناراحت کردن.
    اسم آن مرد بی هیچ مقدمه درون او را آشفته کرد. «بزرگ‌علوی»

واژه‌های مشتق شده

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن