آهخته
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آهِختِه/
صفت مفعولی
ویرایشآهخته
- صفت مفعولی از آهختن؛ آهیخته.
- درختی بود بزرگ، شاخهای آهخته از او جَسته. «نصرالله منشی»
کهن واژه
ویرایش- آهخته ممکن است تصحیف شده آهیخته باشد و این کلمه اخیر در زبان معیار باستان به صورت آه - یِخدهِ یعنی کسی او را آه و نفرین بر زمین زده یا نابود کرده است.
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس