فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَجنَبی/

اجنبی

  1. بیگانه، غریب. نافرمان. اهل کشور بیگانه. کشور بیگانه. نامحرم. خارج از موضوع، نامربوط.

  کهن واژه

ویرایش
  1. اجنبی ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَج نَه - بِی قابل تجزیه باشد و مفهومی مانند تحقیر کردن داشته که قطعاً غریبه‌ها در اولویت بودند.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین