بله

فارسی

===گونه‌های دیگر بله

ریشه‌ لغت

• عربی

آوایش

• /بَلِه/

اسم

بله

1. در تصدیق و تأیید چیزی بکار می‌رود، آری، همینطور است. پاسخ مثبت.
2. ابله، کم خردان.

حرف صوت

1. گاه برای ابراز هیجان وآماده‌باش نیروهای نظامی بکار می‌رود

صفت

بِله

1. اِله، اله‌و‌بله.

بُله

1. ابله، کم‌خرد، نادان.

قید

1. برای اعلام موافقت با امری یا جمله‌ای

   «بله، من چندروزی است که آمده‌ام.»

استعاره

1. «بالاخره بله را گفت!»

مترادف‌ها

• در زبان عمومی و عامیانه: آری، آره
• در زبان رسمی: بلی، البته

متضادها

• در حالت معمولی: نه
• در زبان رسمی: خیر، نه‌خیر

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها
عربى: أيوة آلمانى: ja انگلیسی: yes فرانسوی: oui ترکی استانبولی: evet ايتاليایی: si كردى: ê ،belê پرتغالی: sim روسی: да ایتالیایی: si انگلیسی: yes yea aye yes man

منابع

• فرهنگ بزرگ سخن
• فرهنگ لغت معین