فارسی

ویرایش

خم - در - شم

  • نموداری که نشاندهنده‌ی مقدار انرژی درشمیده (جذب شده)
  1. توسط ماده است بر حسب طول‌موج.

آوایش

ویرایش
  • /خم ِ درشَم/؛ SAMPA: /"xame darSam

نویسه گردانی

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

خم؛ ← درشمیدن

واژه‌های وابسته

ویرایش

درشمیدنی، درشمندگی، درشمنده، درشمگر، درشم، باند درشمی، همگر درشم، آرنگ درشم، خطهای درشمی، میغ درشمی، بیناب درشمی، درشمایی، وابر درشمایی

بن مایه (مرجع

ویرایش

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵