درشمایی
فارسی
ویرایشاسم
ویرایش- نسبت انرژی درشمیده (جذبشده)
- توسط جسم به انرژی تابیده بر همان جسم.
آوایش
ویرایش- /دَرشَمایی/؛ SAMPA: /"darSamAji
نویسه گردانی
ویرایش- Unipers: daršamâyi
برگردانها
ویرایش
|
ریشهشناسی
ویرایشDaršamâyi, from daršamâ quality adj. from daršam, present stem of daršamidan + -yi noun suffix.
Transliteration of Persian characters
← درشمیدن
واژههای وابسته
ویرایشدرشمیدنی، درشمندگی، درشمنده، درشمگر، درشم، باند درشمی، همگر درشم، خم درشم، آرنگ درشم، خطهای درشمی، میغ درشمی، وابر درشمایی
بن مایه (مرجع
ویرایشحیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵