فارسی

ویرایش

ریشه شناسی

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /زِه/

زه

  1. چله کمان.
    کمان بزه را به بازو فگند ..... به بند کمر بر بزد تیر چنگ
  2. کناره چیزی.
  3. نطفه.
  4. بچه.
  5. چشمه.
  6. (شبه‌جمله): از ادات تحسین به معنی خوشا، آفرین.
  1. زاییدن.
  2. تراوش آب از درز چیزی.
  1. ضمیر اول شخص مفرد، من، بنده.

زبان دیگر

ویرایش
  • عربی
  1. زیق

زبان دیگر

ویرایش
  • فرانسوی
  1. فرانسوی از فنلاندی

زبان دیگر

ویرایش
  • پشتو
  1. زی

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش