فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /سَد/

سد

  1. (ساختمان): مانعی که در مقابل جریان آب ساخته می‌شود تا از جریان آن جلوگیری یا آن را تنظیم کند.
  2. واژه‌ صد معادل ابجد ۹۴ تعداد حروف ۲ تلفظ سَد نقش دستوری عدد اصلی ترکیب‌ (اسم) پهلوی: ست ‹سد› (ریاضی) مختصات (صَ. دَ. صَ)( ق مر.) آواشناسی sad الگوی تکیه S شمارگان هجا ۱.
  1. سد سکندر کنایه از: سد یا مانع استوار و محکم.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن