سد
فارسی
ویرایشگونههای دیگر نوشتاری
ویرایشریشه لغت
ویرایش- پهلوی
آوایش
ویرایش- /سَد/
اسم
ویرایشسد
- (ساختمان): مانعی که در مقابل جریان آب ساخته میشود تا از جریان آن جلوگیری یا آن را تنظیم کند.
- واژه صد معادل ابجد ۹۴ تعداد حروف ۲ تلفظ سَد نقش دستوری عدد اصلی ترکیب (اسم) پهلوی: ست ‹سد› (ریاضی) مختصات (صَ. دَ. صَ)( ق مر.) آواشناسی sad الگوی تکیه S شمارگان هجا ۱.
مثال
ویرایش- سد سکندر کنایه از: سد یا مانع استوار و محکم.
واژههای مشتق شده
ویرایشبرگردانها
ویرایشترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن