فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • سانسکریت

آوایش

ویرایش
  • /سِیخ/

سیخ

  1. میله‌ای کوتاه، باریک، و فلزی یا چوبی، که قطعات گوشت و مانند آن را برای کباب کردن بدان کشند و روی آتش گذارند.
    سیخ ممکن است تصحیف شده سِخ باشد و این اصطلاح در زبان معیار باستان به معنی فشاردن مانند در بغل گرفتن و فشار دادن معشوق. در واقع گوشت‌های روی سیخ همین فعل را انجام می‌دهند.
  2. (عامیانه): راست، مستقیم. هر چیز مستقیم و نوک تیز.
  3. سیْخْ: در گویش گنابادی یعنی چوب‌های ریز ، شق کردن آلت‌تناسلی، قصد کردن، آمادگی اجرای عملیات.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن