فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ قند دارد

آوایش

ویرایش
  • /قَند/

قند

  1. جسم جامد سفید رنگ و شیرین حاصل از شیرة چغندر قند یا شکر که به آسانی در آب حل می‌شود.
    اصطلاح قند ممکن است قبل از تولید این ماده هم رایج بوده و بخش اول آن یعنی قَن در زبان معیار باستان به معنی قان یعنی خون بوده است. حکیمان گذشته عقیده داشتند مواد شیرین خون‌ساز است.
  2. (مجاز): هر چیز بسیار شیرین.

  استعاره

ویرایش
  1. قند توی دل کسی آب شدن کنایه از: بسیار خشنود و خوشحال شدن.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن