فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • شاهنامه

آوایش

ویرایش
  • /نازِش/

نازش

  1. استغنای معشوق.
    فرستاده بر شاه کرد آفرین/ که ای نازش تاج و تخت و نگین «فردوسی»
  1. کرشمه کردن، عشوه‌گری. فخر، تفاخر. موجب فخر، مفخر. تکبر، بزرگ منشی. نعمت، رفاه. نوازش، ملاطفت، تسلی.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین/ شاهنامه