پر زاغی

فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /پَر/

پَر

  1. آنچه بر تن پرندگان روید و از بدن آنها در سرما و گرما محافظت نماید و همچنین تشکیل دهنده بال آنها جهت پرواز.

پُر

  1. سرشار، انباشته، کامل، تمام.
  2. پیشوندی است که بر سر اسم یافعل می‌آید و صفت می‌سازد. مانند پُرآب، پُرکار.

  استعاره

ویرایش
  1. پر و بال گرفتن: شاد شدن، به شوق آمدن.
  2. پر و بال کسی را گرفتن: از او حمایت کردن.
  3. پر و پا: بخش پایین دامنه لباس.
  4. به پر و پای کسی پیچیدن: با ایرادها یا آزارهای پیاپی کسی را به ستوه آوردن.

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین