act

انگلیسی

ریشه‌شناسی

گرفته شده از acte در فرانسوی باستان، از ācta در لاتین به معنی «ثبت یک رویداد»

آوایش

• آیپا: /ækt/, سمپا: /{kt/

• noicon

  (پرونده)

• پساوند انگلیسی:-ækt|-ækt

اسم

1. ژیر، کردار، عمل، کار، فعل، رفتار، پرده، حرکت
2. قانون، حکم، فریضه، سند، رساله، مقاله
3. گزارش، سرگذشت
4. الگو:شمردنی کردار، عمل.

   An act of good will.

   عمل برای یک خواستهٔ خوب

5. (منسوخ, ناشمردنی) واقعی.
6. (شمردنی) اساس نامه، قانون، حکم، فریضه، سند
7. وسط انجام کاری، میانهٔ کار.

   He was caught in the act.

   او در حین عمل دستگیر شد.

8. (شمردنی) گزارش، سرگذشت، سند
9. (شمردنی) پرده، جدا کنندهٔ بخش‌های اجرای نمایش.

   The pivotal moment in the play was in the first scene of the second act.

   لحظهٔ محوری در نمایش در صحنهٔ نخست در پردهٔ دوم بود.

10. الگو:countable A display of behaviour.
11. (شمردنی) نقش یا شخصیت در نمایش

    Which act did you prefer? The soloist or the band?

    چطور نقشی را ترجیح می‌دهید؟ یک تک نواز یا نوازندهٔ یک گروه؟

هم معنی

• (کار انجام شده): deed
• (اساس نامه): statute
• (نمایش یک رفتار، وانموده): pretense

همچنین ببینید

• scene
• play

عبارت‌های گرفته شده

عبارت‌های گرفته شده act (اسم)

act of attainder act of faith act of god/act of God act of parliament act of settlement

act of terrorism act of war caught in the act The Acts of the Apostles

عبارت‌های مرتبط

عبارت‌های مرتبط act (اسم)

action agent

agency active

برگردان در دیگر زبان ها

کار، رفتار

• Armenian: գործողություն (gorçoġut'yun), արարք hy(hy) (arark’)
• بلغاری: действие
• چکی: čin cs(cs) 
• دانمارکی: handling da(da), dåd da(da)
• هلندی: handeling, daad
• Ewe: dɔwɔwɔ
• فنلاندی: teko
• فرانسوی: acte
• آلمانی: Handlung, Tat, Akt
• یونانی: πράξη
• عبری: פעולה he(he) (pe'ula),
• اندونزیایی: tindakan, perlakuan, perbuatan

• ایتالیایی: atto
• ژاپنی: 行為 (こうい, kōi)
• Malay: perbuatan, tindakan
• لهستانی: czyn
• پرتغالی: ato (Brazil), acto (Portugal)
• روسی: акт, поступок
• گالیک اسکاتلند: gnìomh gd(gd) 
• Sinhala: ක්‍රියාව خنثی
• Slovak: skutok , čin
• اسپانیایی: acto
• زبان سواحلی: kitendo
• سوئدی: handling, dåd
• Telugu: చేత (chEta), పని (pani)
• اوکراینی: акт,

state of existence

• فنلاندی: olemassaolo fi(fi)
• فرانسوی: acte

• اسلوکی: skutok , čin
• زبان سواحلی: tenda

اساس نامه

• Armenian: ակտ (akt)
• بلغاری: закон,
• چکی: zákon
• هلندی: wet
• فنلاندی: laki
• فرانسوی: loi مونث, acte (historical), édit (historical)
• آلمانی: Gesetz, Rechtsgeschäft,
• یونانی: διάβημα, ενέργεια
• عبری:
• ایتالیایی: legge
• ژاپنی: 法令 (ほうれい, hōrei)
• Malay: akta ms(ms)

• Oriya:
• پرتغالی: ato (Brazil), acto (Portugal)
• روسی: акт
• گالیک اسکاتلند:
• Sinhala: පනත خنثی
• اسلوکی: skutok , čin
• اسپانیایی: ley
• زبان سواحلی: tenda
• Telugu: చట్టం
• اوکراینی: акт
• Welsh:

فرایند انجام

• Armenian: գործողություն (gorçoġut'yun)
• بلغاری: , деяние
• هلندی: handeling
• Ewe: dɔwɔwɔ
• فنلاندی: tekeminen
• فرانسوی: acte, action
• آلمانی: Akt, Handlung
• یونانی: πράξη
• عبری:

• ایتالیایی: atto
• Malay: lakon ms(ms)
• لهستانی: działanie
• پرتغالی: ato , ação مونث (Brazil), acto , acção مونث (Portugal)
• گالیک اسکاتلند: gnìomh gd(gd) 
• اسلواکی: skutok , čin
• اسپانیایی: acto, acción
• زبان سواحلی: tenda
• سوئدی: handling
• Telugu: చర్య, క్రియ

ثبت رسمی و اداری کاری، سرگذشت، گزارش کار

• بلغاری: документ
• Ewe: dɔwɔwɔ
• فنلاندی: pöytäkirja
• فرانسوی: acte
• آلمانی: Akte
• یونانی: πράξη

• لهستانی: akt
• پرتغالی: ata
• اسلواکی: skutok , čin
• اسپانیایی:
• زبان سواحلی: tenda

پرده در نمایش

• Armenian: գործողություն (gorçoġut'yun)
• بلغاری: действие
• چکی: dějství cs(cs) خنثی
• دانمارکی: akt
• هلندی: akte
• فنلاندی: näytös
• فرانسوی: acte
• آلمانی: Akt
• یونانی: πράξη
• عبری: מערכה
• ایتالیایی: atto, numero
• ژاپنی: 幕 (まく, maku)

• Malay: babak
• لهستانی: akt
• پرتغالی: ato (Brazil), acto (Portugal)
• روسی: акт, действие
• Sinhala: (නාට්‍යයෙහි) අංකය خنثی
• Slovak: dejstvo خنثی
• اسپانیایی:
• زبان سواحلی: tenda
• سوئدی: akt
• Telugu: అంకము (నాటకం లోని భాగం)
• اوکراینی: акт,
• Welsh: actio cy(cy)

نمایش یک رفتار، وانموده

• فنلاندی: näytös
• فرانسوی: acte
• آلمانی: Spiel
• یونانی: πράξη
• ایتالیایی: scena, messinscena it(it) مونث

• Malay: pura-pura ms(ms)
• پرتغالی: ato (Brazil), acto (Portugal)
• اسلواکی: skutok , čin
• سواحلی: tenda

فعل

1. ژیریدن، انجام کاری.

   If you don't act soon, you will be in trouble.

   اگر سریع عمل نکنی دچار مشکل خواهی شد

2. اجرای یک نقش در نمایش

   I started acting at the age of eleven in my local theatre.

   من اجرای نمایش (هنرپیشگی) را از ۱۱ سالگی در یک نمایش محلی آغاز کردم.

3. شکل ویژه‌ای رفتار کردن

   He's acting strangely - I think there's something wrong with him.

   او عجیب رفتار می‌کند، فکر می‌کنم مسئله‌ای برایش پیش آمده.

4. همراه با on یا upon: به معنی اثر گذاشتن، تاثیر گذاشتن

   High-pressure oxygen acts on the central nervous system and may cause convulsions or death.

   فشار بالای اکسیژن بر دستگاه عصبی مرکزی بدن تاثیر می‌گذارد و ممکن است باعث تشنج یا مرگ شود.

   Gravitational force acts on heavy bodies.

   نیروی گرانش بر اجسام سنگین اثر می‌گذارد.

5. وانمود کردن، خود را به گونه‌ای نشان دادن.

   He acted the angry parent, but was secretly amused.

   او خود را عصبانی نشان داد ولی در اصل خوشش آمد.

عبارت‌های گرفته شده

terms derived from act (verb)

act a fool act like a bull in a china shop act on act out act smart act up

act upon actor actress enact interact react

عبارت‌های مرتبط

terms related to act (verb)

action active

activate deactivate

برگردان در دیگر زبان ها

to do something

• American Sign Language: [[C@SideTrunkhigh-PalmDown-C@SideTrunkhigh-PalmDown RoundVertSidetoside-RoundVertSidetoside#الگو:ase|{{الگو:ase/script|lang=ase|C@SideTrunkhigh-PalmDown-C@SideTrunkhigh-PalmDown RoundVertSidetoside-RoundVertSidetoside}}]]
• بلغاری: , върша
• دانمارکی: handle da(da), agere da(da)
• هلندی: handelen
• اسپرانتو: agi eo(eo), aktori eo(eo)
• فنلاندی: tehdä, toimia
• فرانسوی: agir
• آلمانی: handeln

• یونانی: πράττω, ενεργώ, δρω
• ایتالیایی:
• لاتین: , ,
• لوگزامبورگی:
• لهستانی: działać / zdziałać, robić / zrobić
• روسی: действовать, поступать
• سواحلی: tenda
• اوکراینی: , чинити uk(uk)

to perform a theatrical role

• American Sign Language: [[OpenA@ProximInsideSternumhigh-OpenA@ProximInsideTrunkhigh ContactRoundMidline-ContactRoundMidline OpenA@Chest-OpenA@InsideChesthigh#الگو:ase|{{الگو:ase/script|lang=ase|OpenA@ProximInsideSternumhigh-OpenA@ProximInsideTrunkhigh ContactRoundMidline-ContactRoundMidline OpenA@Chest-OpenA@InsideChesthigh}}]]
• بلغاری: играя
• دانمارکی: optræde da(da), spille da(da),
• هلندی: optreden (on stage), spelen (general), opvoeren nl(nl) (on stage), acteren nl(nl) (general), toneelspelen nl(nl) (on stage)
• اسپرانتو: aktori eo(eo)
• فنلاندی: näytellä fi(fi)
• فرانسوی: jouer

• آلمانی: spielen
• یونانی: υποδύομαι
• مجارستانی: játszik
• لاتین: ,
• لهستانی: grać
• روسی: играть
• اسپانیایی: actuar
• زبان سواحلی: tenda
• Telugu: నటించు (naTinchu)
• اوکراینی:

to behave in a certain way

• American Sign Language: [[C@SideTrunkhigh-PalmDown-C@SideTrunkhigh-PalmDown RoundVertSidetoside-RoundVertSidetoside#الگو:ase|{{الگو:ase/script|lang=ase|C@SideTrunkhigh-PalmDown-C@SideTrunkhigh-PalmDown RoundVertSidetoside-RoundVertSidetoside}}]]
• بلغاری: ,
• دانمارکی: ,
• هلندی: gedragen, optreden
• فنلاندی: toimia
• فرانسوی:
• آلمانی: spielen, benehmen, fungieren

• یونانی: συμπεριφέρομαι
• لاتین: , , ,
• لهستانی: zachowywać się
• روسی:
• زبان سواحلی: tenda
• Telugu: నటించు (naTinchu), ప్రవర్తించు (pravartinchu)
• اوکراینی:

to respond to information

• بلغاری:
• هلندی: handelen, reageren
• فنلاندی: toimia

• آلمانی: agieren
• زبان سواحلی: tenda

to have an effect on

• بلغاری:
• چکی: působit
• دانمارکی: virke da(da)
• هلندی: werken

• فنلاندی: vaikuttaa
• آلمانی: wirken, agieren,
• یونانی: επενεργώ

to map to a group of automorphisms

هم خانواده

• ATC, cat, Cat, CAT, tac, TAC, TCA