(مُ طَ رَّ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. (اِمف.)

دور کرده شده، تبعید شده.

  1. کشیده شده (تازیانه)
  1. دراز، طولانی، مفصل.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مُ طَّ رِ)

  1. تاریک و تیره شونده.
  2. پی یکدیگر شونده.
  3. راست روان.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(مِ رَ)

  1. نیزه کوتاه.
  2. پرچم، درفش.
  1. مطارد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین