پدر
فارسیویرایش
ریشه لغتویرایش
- فارسی
آوایشویرایش
- /پِدَر/
اسمویرایش
اسم
- مردی که از او فرزند یا فرزندانی بوجود آمده باشد. بابا، آتا.
- مجازاً بنیانگذار، پدید آورنده چیزی تازه، مثل پدر شعر نو.
- عنوان احترام آمیز و مهرآمیز برای مردان سالخورد.
استعارهویرایش
- پدر صلواتی نوعی تحسین و تمجید که غالباً برای طعنه زدن به کار برند.
- پدر سوختگی موذی گری، زیرکی و پنهان کاری توأم با بدجنسی.
- پدر کشتگی داشتن: کنایه از: دشمنی دیرینه و سخت داشتن.
- پدر سگ:دشنامی است برای کسان که پدرش را تا حد سگ پایین میآورند و حقیر نشان میدهند.
––––
برگردانهاویرایش
ترجمهها
|
منابعویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین