فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آفتاب/زدِگی/

  اسم مرکب

ویرایش

آفتاب‌زدگی

  1. وضع و حالت آفتاب زده، آفتاب سوختگی.
    هنوز جای آفتاب‌زدگی زیر کلاه در پیشانیش دیده میشود. «جمال‌زاده»

مترادف‌ها

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن