فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /آیِنِه/

آینه (فیزیک)

  1. نوعی سطح صیقلی که نور رسیده از هر جسم را چنان باز‌می‌تاباند که تصویری از آن جسم تشکیل شود.
  2. هر چیز بسیار صاف و براق. آیینه، آئینه.

آینه (تصوف)

  1. دل عارف که حقایق در آن منعکس می‌شود.

آینه (مجاز)

  1. جایی که در آن چیزی ظاهر میشود. محل ظهور و تجلی.

آینه (بازی)

  1. در قاپ‌بازی حالت قرار گرفتن قاپ به وضعی که نتوان حکم کرد که کدامیک از نقش‌های چهارگانه، در بالا قرار گرفته است.

آینه (قدیم)(موسیقی‌ایرانی)

  1. نوعی طبل یا زنگ‌ که از پشت فیل معمولا در جنگ به صدا درمی‌آورده‌اند.

برگردان‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش