(بَ)

فارسی

ویرایش

َبَند :(band) در گویش گنابادی به معنای گیر کردن ، آویزان ماندن ، وابستگی به چیزی یا کسی ، بستن و پر شدن مجرا میباشد.

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. زنجیر و ریسمانی که بر پای و دست اسیران بندند.
  2. گره.
  3. محل به هم پیوستن دو چیز.
  4. مفصل.
  5. هر یک از فصول و فقرات نامه‌ها، قوانین و لوایح.
  6. سدی که در پیش آب بندند.
  7. حبس.
  8. نیرنگ، فریب.
  9. عهد، پیمان.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش

انگلیسی: paragraph,bond,baldric

ایتالیایی

stringa

laccio

paragrafo

versetto

انگلیسی
wristband