فارسی ویرایش

مصدر ویرایش

  1. فرایند نمایانتر کردن چیزی در بین چیزهای دیگر؛ برجسته کردن:
    برجستن یه شی در تصور با نورپردازی مناسب شدنی است.
    برجستن ویژگی‌های مثبت یه محصول از اصل‌های اساسی فروش است.

عملواژه ویرایش

  • /بَرْجِسْتَنْ/
  1. چیزی را میان چیزهایی دیگر نمایانتر کردن؛ برجسته کردن:
    • تصویر هه را با نورپردازی مناسب برجست.
    • برای فروختن محصولم، فقط ویژگی‌های مثبتش را برجستم!
عملواژه‌های ساده
هم‌مصدرها
فعل‌ها

ترجمه ویرایش