فارسی

ویرایش

ازدا(ی)

- یدن

  1. آگاه‌کردن در مورد واقعیتها یا رویدادها


هَمْصَدْرْهای «ازداییدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
ازدایید ازدای ازدایین[📍]
فعل‌های «ازداییدن»
عملواژه‌های «ازداییدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️ازداییدم 📤 ️ازداییدی 📤 ️ازدایید 📤 ️ازداییدیم 📤 ️ازداییدید 📤 ️ازداییدند 📤
آستانیک هی‌ازداییدم هی‌ازداییدی هی‌ازدایید هی‌ازداییدیم هی‌ازداییدید هی‌ازداییدند
شروعیک تی‌ازداییدم تی‌ازداییدی تی‌ازدایید تی‌ازداییدیم تی‌ازداییدید تی‌ازداییدند
جاریک فی‌ازداییدم فی‌ازداییدی فی‌ازدایید فی‌ازداییدیم فی‌ازداییدید فی‌ازداییدند
فرجامیک وی‌ازداییدم وی‌ازداییدی وی‌ازدایید وی‌ازداییدیم وی‌ازداییدید وی‌ازداییدند
پایانیک دی‌ازداییدم دی‌ازداییدی دی‌ازدایید دی‌ازداییدیم دی‌ازداییدید دی‌ازداییدند
پیوستیک پی‌ازداییدم پی‌ازداییدی پی‌ازدایید پی‌ازداییدیم پی‌ازداییدید پی‌ازداییدند
روالیک می‌ازداییدم می‌ازداییدی می‌ازدایید می‌ازداییدیم می‌ازداییدید می‌ازداییدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️ازدایم 📤 ️ازدایی 📤 ️ازداید 📤 ️ازداییم 📤 ️ازدایید 📤 ️ازدایند 📤
آستانیک هی‌ازدایم هی‌ازدایی هی‌ازداید هی‌ازداییم هی‌ازدایید هی‌ازدایند
شروعیک تی‌ازدایم تی‌ازدایی تی‌ازداید تی‌ازداییم تی‌ازدایید تی‌ازدایند
جاریک فی‌ازدایم فی‌ازدایی فی‌ازداید فی‌ازداییم فی‌ازدایید فی‌ازدایند
فرجامیک وی‌ازدایم وی‌ازدایی وی‌ازداید وی‌ازداییم وی‌ازدایید وی‌ازدایند
پایانیک دی‌ازدایم دی‌ازدایی دی‌ازدای دی‌ازداییم دی‌ازدایید دی‌ازدایند
پیوستیک پی‌ازدایم پی‌ازدایی پی‌ازداید پی‌ازداییم پی‌ازدایید پی‌ازدایند
روالیک می‌ازدایم می‌ازدایی می‌ازداید می‌ازداییم می‌ازدایید می‌ازدایند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️ازدایینم 📤 ️ازدایینی 📤 ️ازداییند 📤 ️ازدایینیم 📤 ️ازدایینید 📤 ️ازدایینند 📤
آستانیک هی‌ازدایینم هی‌ازدایینی هی‌ازداییند هی‌ازدایینیم هی‌ازدایینید هی‌ازدایینند
شروعیک تی‌ازدایینم تی‌ازدایینی تی‌ازداییند تی‌ازدایینیم تی‌ازدایینید تی‌ازدایینند
جاریک فی‌ازدایینم فی‌ازدایینی فی‌ازداییند فی‌ازدایینیم فی‌ازدایینید فی‌ازدایینند
فرجامیک وی‌ازدایینم وی‌ازدایینی وی‌ازداییند وی‌ازدایینیم وی‌ازدایینید وی‌ازدایینند
پایانیک دی‌ازدایینم دی‌ازدایینی دی‌ازداییند دی‌ازدایینیم دی‌ازدایینید دی‌ازدایینند
پیوستیک پی‌ازدایینم پی‌ازدایینی پی‌ازداییند پی‌ازدایینیم پی‌ازدایینید پی‌ازدایینند
روالیک می‌ازدایینم می‌ازدایینی می‌ازداییند می‌ازدایینیم می‌ازدایینید می‌ازدایینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بازداییدم 📤 ️بازداییدی 📤 ️بازدایید 📤 ️بازداییدیم 📤 ️بازداییدید 📤 ️بازداییدند 📤
شروعیک بتی‌ازداییدم بتی‌ازداییدی بتی‌ازدایید بتی‌ازداییدیم بتی‌ازداییدید بتی‌ازداییدند
پایانیک بدی‌ازداییدم بدی‌ازداییدی بدی‌ازدایید بدی‌ازداییدیم بدی‌ازداییدید بدی‌ازداییدند
پیوستیک بپی‌ازداییدم بپی‌ازداییدی بپی‌ازدایید بپی‌ازداییدیم بپی‌ازداییدید بپی‌ازداییدند
روالیک بمی‌ازداییدم بمی‌ازداییدی بمی‌ازدایید بمی‌ازداییدیم بمی‌ازداییدید بمی‌ازداییدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بازدایم 📤 ️بازدایی 📤 ️بازداید 📤 ️بازداییم 📤 ️بازدایید 📤 ️بازدایند 📤
شروعیک بتی‌ازدایم بتی‌ازدایی بتی‌ازداید بتی‌ازداییم بتی‌ازدایید بتی‌ازدایند
پایانیک بدی‌ازدایم بدی‌ازدایی بدی‌ازداید بدی‌ازداییم بدی‌ازدایید بدی‌ازدایند
پیوستیک بپی‌ازدایم بپی‌ازدایی بپی‌ازداید بپی‌ازداییم بپی‌ازدایید بپی‌ازدایند
روالیک بمی‌ازدایم بمی‌ازدایی بمی‌ازداید بمی‌ازداییم بمی‌ازدایید بمی‌ازدایند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بازدایینم 📤 ️بازدایینی 📤 ️بازداییند 📤 ️بازدایینیم 📤 ️بازدایینید 📤 ️بازدایینند 📤
شروعیک بتی‌ازدایینم بتی‌ازدایینی بتی‌ازداییند بتی‌ازدایینیم بتی‌ازدایینید بتی‌ازدایینند
پایانیک بدی‌ازدایینم بدی‌ازدایینی بدی‌ازداییند بدی‌ازدایینیم بدی‌ازدایینید بدی‌ازدایینند
پیوستیک بپی‌ازدایینم بپی‌ازدایینی بپی‌ازداییند بپی‌ازدایینیم بپی‌ازدایینید بپی‌ازدایینند
روالیک بمی‌ازدایینم بمی‌ازدایینی بمی‌ازداییند بمی‌ازدایینیم بمی‌ازدایینید بمی‌ازدایینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بازدای 📤 ️بازدایید 📤
نهی ️نازدای 📤 ️نازدایید 📤
هم‌مصدرهای «ازداییدن»

آوایش

ویرایش
  • /اَزداییدن/؛ SAMPA: /"azdAjidan

نویسه گردانی

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

Azdâyidan, from Mid.Pers. azdênitan "to inform," from azd "information, proclamation; known" (loaned into Arm. azd)

  1. ,

from O.Pers. azdā "known," azdā kar "to become known;" Av. azdā "known;" Sogdian 'zd' "informed, known;" cf. Skt. addhā' "manifestly; certainly, truly," addhāti "sage."


Abbreviations and symbols


Transliteration of Persian characters

واژه‌های وابسته

ویرایش

ازداییک، ازدایش، دانش ازدایش، نگره‌ی ازدایش

بن مایه (مرجع

ویرایش

حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵