فارسی ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • [باران/دَن]

  فعل ویرایش

باراندن

  1. بارانیدن: و گفت گرسنگی ابریست که جز آن باران حکمت نباراند.(تذکرة الاولياء عطار).

واژه‌های وابسته ویرایش