فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

ساد + ـیدن

مصدر متعدی ویرایش

[سادیدَنْ]

  1. کاهیدن پیچیدگی/اجزاء چیزی به شکلی بمنظور فهمپذیرتر شدن؛ ساده کردن:
    استاد فیزیکمان با مثال‌هایی مفاهیم بسیار پیچیده را می‌سادد.

صرف فعل ویرایش

سادیدن

برگردان ویرایش