پسندوریدن
فارسی ویرایش
ریشه‌شناسی ویرایش
مصدر متعدی ویرایش
- برگزیدن برمبنای یه دوره‌ی خاص بدون تاثیر گذاری بر اعضای دسته/مجموعه اصلی:
- مدیرمان از صف‌امان یکی در میان دانش‌آموزانی پسندورید و اسمشان را در یه لیست نوشت.
- در پایتون برای پسندوریدن یکی در میان از شی پساریک (sequence)
seqازseq[::2]می‌استفیم.
صرف فعل ویرایش
پسندوریدن [پَسَنْدوریدَنْ]
| فعل‌ها | |||||||
|---|---|---|---|---|---|---|---|
| بن واژه | پسندوریدن | ||||||
| بن ماضی | پسندورید | ||||||
| بن مضارع | پسندور | ||||||
| شخص | مفرد | جمع | |||||
| اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
| گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آن‌ها | |
| ساده | پسندوریدم | پسندوریدی | پسندورید | پسندوریدیم | پسندوریدید | پسندوریدند | |
| استمراری | می‌پسندوریدم | می‌پسندوریدی | می‌پسندورید | می‌پسندوریدیم | می‌پسندوریدید | می‌پسندوریدند | |
| کامل | پسندوریده بودم | پسندوریده بودی | پسندوریده بود | پسندوریده بودیم | پسندوریده بودید | پسندوریده بودند | |
| التزامی | پسندوریده باشم | پسندوریده باشی | پسندوریده باشد | پسندوریده باشیم | پسندوریده باشید | پسندوریده باشند | |
| مستمر | داشتم می‌پسندوریدم | داشتی می‌پسندوریدی | داشت می‌پسندورید | داشتیم می‌پسندوریدیم | داشتید می‌پسندوریدید | داشتند می‌پسندوریدند | |
| حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آن‌ها | |
| ساده | پسندورم | پسندوری | پسندورد | پسندوریم | پسندورید | پسندورند | |
| استمراری | می‌پسندورم | می‌پسندوری | می‌پسندورد | می‌پسندوریم | می‌پسندورید | می‌پسندورند | |
| کامل | پسندوریده‌ام | پسندوریده‌ای | پسندوریده/پسندوریده‌است | پسندوریده‌ایم | پسندوریده‌اید | پسندوریده‌اند | |
| ملموس | دارم می‌پسندورم | داری می‌پسندوری | دارد می‌پسندورد | داریم می‌پسندوریم | دارید می‌پسندورید | دارند می‌پسندورند | |
| التزامی | بپسندورم | بپسندوری | بپسندورد | بپسندوریم | بپسندورید | بپسندورند | |
| آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آن‌ها |
| خواهم پسندورید | خواهی پسندورید | خواهد پسندورید | خواهیم پسندورید | خواهید پسندورید | خواهند پسندورید | ||
| دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
| امر | بپسندور | بپسندورید | |||||
| نهی | نپسندور | نپسندورید | |||||