کرجیدن

فارسی

ریشه‌شناسی

کر (شبیه) + ـجیدن

مصدر گذرا

• /کِرْجیدَنْ/

1. هم‌ارزی دو یا چند چیز را با چیزی دیگر بررسیدن/سنجیدن:

   هم‌ارزی دو عبارت جبری هه را با کسریدن اشان از هم کریزدم.

2. (رایانه و فناوری اطلاعات) سنجیدن/بررسیدن هم‌ارزی دو یا چند چیز:

   در پایتون دو شی (Object) سازگار را با عملگر == باهم می‌کرجیم. [یعنی، در پایتون از عملگر == برای سنجیدن هم‌ارزی دو شی سازگار استفاده می‌کنیم]

فعل

کرجیدن [کِرْجیدَنْ]

فعل‌ها
بن واژه			کرجیدن
بن ماضی			کرجید
بن مضارع			کرج
شخص		مفرد			جمع
		اول شخص	دوم شخص	سوم شخص	اول شخص	دوم شخص	سوم شخص
گذشته		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	کرجیدم	کرجیدی	کرجید	کرجیدیم	کرجیدید	کرجیدند
	استمراری	می‌کرجیدم	می‌کرجیدی	می‌کرجید	می‌کرجیدیم	می‌کرجیدید	می‌کرجیدند
	کامل	کرجیده بودم	کرجیده بودی	کرجیده بود	کرجیده بودیم	کرجیده بودید	کرجیده بودند
	التزامی	کرجیده باشم	کرجیده باشی	کرجیده باشد	کرجیده باشیم	کرجیده باشید	کرجیده باشند
	مستمر	داشتم می‌کرجیدم	داشتی می‌کرجیدی	داشت می‌کرجید	داشتیم می‌کرجیدیم	داشتید می‌کرجیدید	داشتند می‌کرجیدند
حال		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	کرجم	کرجی	کرجد	کرجیم	کرجید	کرجند
	استمراری	می‌کرجم	می‌کرجی	می‌کرجد	می‌کرجیم	می‌کرجید	می‌کرجند
	کامل	کرجیده‌ام	کرجیده‌ای	کرجیده/کرجیده‌است	کرجیده‌ایم	کرجیده‌اید	کرجیده‌اند
	ملموس	دارم می‌کرجم	داری می‌کرجی	دارد می‌کرجد	داریم می‌کرجیم	دارید می‌کرجید	دارند می‌کرجند
	التزامی	بکرجم	بکرجی	بکرجد	بکرجیم	بکرجید	بکرجند
آینده	-	من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
		خواهم کرجید	خواهی کرجید	خواهد کرجید	خواهیم کرجید	خواهید کرجید	خواهند کرجید
دستوری		-	تو	-		شما	-
	امر		بکرج			بکرجید
	نهی		نکرج			نکرجید

برگردان

سنجیدن هم‌ارزی/برابری

• انگلیسی: compare (en)