فارسی ویرایش

مصدر گذرا ویرایش

  1. چیزی را با فراهمیدن جزءهایش ساختن؛ همگردانی کردن:
    علی کتابش را از روی چندین منبع فراهمیست.
  2. (رایانه و فناوری اطلاعات) یه کد اجراپذیر را از منبع کد با فراهمیسال ساختن:
    برای اجراییدن کدهای یه نرم‌افزارم باید آن را فراهمیست.
    برنامه‌نویس‌ها کدهای برنامه‌اشان را، برای اجرای ارزیابی، فراهمیستند.
    کدهای نرم‌افزارت را بفراهمیس تا ببینم چگونه کار می‌کند.

فعل ویرایش

فراهمیستن

برگردان ویرایش