فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • پهلوی
  • واژه شد معادل ابجد 304 تعداد حروف 2 تلفظ šad[d] نقش دستوری فعل اسنادی ترکیب (اسم مصدر) [پهلوی: شدّ] [قدیمی] مختصات (شَ دّ) [ ع . ] آواشناسی Sod الگوی تکیه S شمارگان هجا 1 واژه شد از ریشه ی واژه ی فارسی شدن است 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 واژه شدن معادل ابجد 354 تعداد حروف 3 تلفظ šodan ترکیب (مصدر لازم) [پهلوی: šutan] مختصات (شَ دَ) [ ع . ] (اِ.) منبع لغت‌نامه دهخدا فرهنگ لغت معین فرهنگ بزرگ سخن لغت‌نامه دهخدا فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد

آوایش

ویرایش
  • است//

است

زبان دیگر

ویرایش
  • عربی

  مصدر فعل لازم

ویرایش
  1. از حالی به حالی دیگر درآمدن‌. در این معنی اغلب به عنوان هم‌کرد به‌کار می‌رود و نشان دهنده تغییر و دگرگونی است.
  2. گردیدن، گشتن. انجام یافتن. دگرگون شدن. به پایان رسیدن. رفتن، گذشتن. گراییدن، میل کردن. تجاوز کردن. محو گشتن، زایل گردیدن. حصول یافتن.
  1. به‌صورت فعل ربطی به کار می‌رود و نشان‌دهنده دگرگونی و تغییر است.
  2. به‌صورت فعل معین با صفت مفعولی فعل مجهول می‌سازد.
  3. حاصل گردیدن، گشتن، آمدن


هَمْصَدْرْهای «شدن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
شد شو شوین[📍]
فعل‌های «شدن»
عملواژه‌های «شدن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️شدم 📤 ️شدی 📤 ️شد 📤 ️شدیم 📤 ️شدید 📤 ️شدند 📤
آستانیک هی‌شدم هی‌شدی هی‌شد هی‌شدیم هی‌شدید هی‌شدند
شروعیک تی‌شدم تی‌شدی تی‌شد تی‌شدیم تی‌شدید تی‌شدند
جاریک فی‌شدم فی‌شدی فی‌شد فی‌شدیم فی‌شدید فی‌شدند
فرجامیک وی‌شدم وی‌شدی وی‌شد وی‌شدیم وی‌شدید وی‌شدند
پایانیک دی‌شدم دی‌شدی دی‌شد دی‌شدیم دی‌شدید دی‌شدند
پیوستیک پی‌شدم پی‌شدی پی‌شد پی‌شدیم پی‌شدید پی‌شدند
روالیک می‌شدم می‌شدی می‌شد می‌شدیم می‌شدید می‌شدند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️شوم 📤 ️شوی 📤 ️شود 📤 ️شویم 📤 ️شوید 📤 ️شوند 📤
آستانیک هی‌شوم هی‌شوی هی‌شود هی‌شویم هی‌شوید هی‌شوند
شروعیک تی‌شوم تی‌شوی تی‌شود تی‌شویم تی‌شوید تی‌شوند
جاریک فی‌شوم فی‌شوی فی‌شود فی‌شویم فی‌شوید فی‌شوند
فرجامیک وی‌شوم وی‌شوی وی‌شود وی‌شویم وی‌شوید وی‌شوند
پایانیک دی‌شوم دی‌شوی دی‌شو دی‌شویم دی‌شوید دی‌شوند
پیوستیک پی‌شوم پی‌شوی پی‌شود پی‌شویم پی‌شوید پی‌شوند
روالیک می‌شوم می‌شوی می‌شود می‌شویم می‌شوید می‌شوند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️شوینم 📤 ️شوینی 📤 ️شویند 📤 ️شوینیم 📤 ️شوینید 📤 ️شوینند 📤
آستانیک هی‌شوینم هی‌شوینی هی‌شویند هی‌شوینیم هی‌شوینید هی‌شوینند
شروعیک تی‌شوینم تی‌شوینی تی‌شویند تی‌شوینیم تی‌شوینید تی‌شوینند
جاریک فی‌شوینم فی‌شوینی فی‌شویند فی‌شوینیم فی‌شوینید فی‌شوینند
فرجامیک وی‌شوینم وی‌شوینی وی‌شویند وی‌شوینیم وی‌شوینید وی‌شوینند
پایانیک دی‌شوینم دی‌شوینی دی‌شویند دی‌شوینیم دی‌شوینید دی‌شوینند
پیوستیک پی‌شوینم پی‌شوینی پی‌شویند پی‌شوینیم پی‌شوینید پی‌شوینند
روالیک می‌شوینم می‌شوینی می‌شویند می‌شوینیم می‌شوینید می‌شوینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بشدم 📤 ️بشدی 📤 ️بشد 📤 ️بشدیم 📤 ️بشدید 📤 ️بشدند 📤
شروعیک بتی‌شدم بتی‌شدی بتی‌شد بتی‌شدیم بتی‌شدید بتی‌شدند
پایانیک بدی‌شدم بدی‌شدی بدی‌شد بدی‌شدیم بدی‌شدید بدی‌شدند
پیوستیک بپی‌شدم بپی‌شدی بپی‌شد بپی‌شدیم بپی‌شدید بپی‌شدند
روالیک بمی‌شدم بمی‌شدی بمی‌شد بمی‌شدیم بمی‌شدید بمی‌شدند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بشوم 📤 ️بشوی 📤 ️بشود 📤 ️بشویم 📤 ️بشوید 📤 ️بشوند 📤
شروعیک بتی‌شوم بتی‌شوی بتی‌شود بتی‌شویم بتی‌شوید بتی‌شوند
پایانیک بدی‌شوم بدی‌شوی بدی‌شود بدی‌شویم بدی‌شوید بدی‌شوند
پیوستیک بپی‌شوم بپی‌شوی بپی‌شود بپی‌شویم بپی‌شوید بپی‌شوند
روالیک بمی‌شوم بمی‌شوی بمی‌شود بمی‌شویم بمی‌شوید بمی‌شوند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بشوینم 📤 ️بشوینی 📤 ️بشویند 📤 ️بشوینیم 📤 ️بشوینید 📤 ️بشوینند 📤
شروعیک بتی‌شوینم بتی‌شوینی بتی‌شویند بتی‌شوینیم بتی‌شوینید بتی‌شوینند
پایانیک بدی‌شوینم بدی‌شوینی بدی‌شویند بدی‌شوینیم بدی‌شوینید بدی‌شوینند
پیوستیک بپی‌شوینم بپی‌شوینی بپی‌شویند بپی‌شوینیم بپی‌شوینید بپی‌شوینند
روالیک بمی‌شوینم بمی‌شوینی بمی‌شویند بمی‌شوینیم بمی‌شوینید بمی‌شوینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بشو 📤 ️بشوید 📤
نهی ️نشو 📤 ️نشوید 📤
هم‌مصدرهای «شدن»

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن