انتزاویستن

فارسی

مصدر

• /انتزاویسْتَنْ/ برامده از انتزاع + ـویستن

1. فرایند رسمیدن/نوشتن اطلاعات چیزی با یه مجموعه نمودار/نماد انتزاعی:

   برای انتزاویستن داده‌های یه سیستم می‌توان از نمودار ERD استفاد.

فعل

انتزاویستن

• /انتزاویسْتَنْ/

1. اطلاعات چیزی را با یه مجموعه نمودار/نماد انتزاعی نوشتن/رسمیدن:

   جنبه ایستای سیستم هه را انتزاویستم.

   فردا انتزاویسم اش.

فعل‌ها
بن واژه			انتزاویستن
بن ماضی			انتزاویست
بن مضارع			انتزاویس
شخص		مفرد			جمع
		اول شخص	دوم شخص	سوم شخص	اول شخص	دوم شخص	سوم شخص
گذشته		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	انتزاویستم	انتزاویستی	انتزاویست	انتزاویستیم	انتزاویستید	انتزاویستند
	استمراری	می‌انتزاویستم	می‌انتزاویستی	می‌انتزاویست	می‌انتزاویستیم	می‌انتزاویستید	می‌انتزاویستند
	کامل	انتزاویسته بودم	انتزاویسته بودی	انتزاویسته بود	انتزاویسته بودیم	انتزاویسته بودید	انتزاویسته بودند
	التزامی	انتزاویسته باشم	انتزاویسته باشی	انتزاویسته باشد	انتزاویسته باشیم	انتزاویسته باشید	انتزاویسته باشند
	مستمر	داشتم می‌انتزاویستم	داشتی می‌انتزاویستی	داشت می‌انتزاویست	داشتیم می‌انتزاویستیم	داشتید می‌انتزاویستید	داشتند می‌انتزاویستند
حال		من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
	ساده	انتزاویسم	انتزاویسی	انتزاویسد	انتزاویسیم	انتزاویسید	انتزاویسند
	استمراری	می‌انتزاویسم	می‌انتزاویسی	می‌انتزاویسد	می‌انتزاویسیم	می‌انتزاویسید	می‌انتزاویسند
	کامل	انتزاویسته‌ام	انتزاویسته‌ای	انتزاویسته/انتزاویسته‌است	انتزاویسته‌ایم	انتزاویسته‌اید	انتزاویسته‌اند
	ملموس	دارم می‌انتزاویسم	داری می‌انتزاویسی	دارد می‌انتزاویسد	داریم می‌انتزاویسیم	دارید می‌انتزاویسید	دارند می‌انتزاویسند
	التزامی	بانتزاویسم	بانتزاویسی	بانتزاویسد	بانتزاویسیم	بانتزاویسید	بانتزاویسند
آینده	-	من	تو	او	ما	شما	اویان/آن‌ها
		خواهم انتزاویست	خواهی انتزاویست	خواهد انتزاویست	خواهیم انتزاویست	خواهید انتزاویست	خواهند انتزاویست
دستوری		-	تو	-		شما	-
	امر		بانتزاویس			بانتزاویسید
	نهی		نانتزاویس			نانتزاویسید