مردن

نوشت

فارسی

ریشه‌ لغت

• پهلوی

آوایش

• /مُردَن/

مصدر لازم

مردن

1. فوت شدن، از دنیا رفتن.

فعل

1. درگذشتن. فوت کردن.

زبان دیگر

• الگو:سیوندی

فعل

مِردن

1. مردن.

متضادها

• زیستن

هَمْصَدْرْهای «مردن»
بن‌گذشته			بن‌کنون			بن‌آینده
مرد			میر			میرین[📍]
فعل‌های «مردن» شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده مردم مردی مرد مردیم مردید مردند استمراری می‌مردم می‌مردی می‌مرد می‌مردیم می‌مردید می‌مردند کامل مرده بودم مرده بودی مرده بود مرده بودیم مرده بودید مرده بودند التزامی مرده باشم مرده باشی مرده باشد مرده باشیم مرده باشید مرده باشند مستمر داشتم می‌مردم داشتی می‌مردی داشت می‌مرد داشتیم می‌مردیم داشتید می‌مردید داشتند می‌مردند کنون من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده میرم میری میرد میریم میرید میرند استمراری می‌میرم می‌میری می‌میرد می‌میریم می‌میرید می‌میرند کامل مرده‌ام مرده‌ای مرده/مرده‌است مرده‌ایم مرده‌اید مرده‌اند ملموس دارم می‌میرم داری می‌میری دارد می‌میرد داریم می‌میریم دارید می‌میرید دارند می‌میرند التزامی بمیرم بمیری بمیرد بمیریم بمیرید بمیرند آینده - من تو او ما شما اویان/آن‌ها خواهم مرد خواهی مرد خواهد مرد خواهیم مرد خواهید مرد خواهند مرد دستوری - تو - شما - امر بمیر بمیرید نهی نمیر نمیرید
عملواژه‌های «مردن» عملواژه‌های فرایندی ساده گذشته شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️مردم 📤 ️مردی 📤 ️مرد 📤 ️مردیم 📤 ️مردید 📤 ️مردند 📤 آستانیک هی‌مردم هی‌مردی هی‌مرد هی‌مردیم هی‌مردید هی‌مردند شروعیک تی‌مردم تی‌مردی تی‌مرد تی‌مردیم تی‌مردید تی‌مردند جاریک فی‌مردم فی‌مردی فی‌مرد فی‌مردیم فی‌مردید فی‌مردند فرجامیک وی‌مردم وی‌مردی وی‌مرد وی‌مردیم وی‌مردید وی‌مردند پایانیک دی‌مردم دی‌مردی دی‌مرد دی‌مردیم دی‌مردید دی‌مردند پیوستیک پی‌مردم پی‌مردی پی‌مرد پی‌مردیم پی‌مردید پی‌مردند روالیک می‌مردم می‌مردی می‌مرد می‌مردیم می‌مردید می‌مردند کنون شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️میرم 📤 ️میری 📤 ️میرد 📤 ️میریم 📤 ️میرید 📤 ️میرند 📤 آستانیک هی‌میرم هی‌میری هی‌میرد هی‌میریم هی‌میرید هی‌میرند شروعیک تی‌میرم تی‌میری تی‌میرد تی‌میریم تی‌میرید تی‌میرند جاریک فی‌میرم فی‌میری فی‌میرد فی‌میریم فی‌میرید فی‌میرند فرجامیک وی‌میرم وی‌میری وی‌میرد وی‌میریم وی‌میرید وی‌میرند پایانیک دی‌میرم دی‌میری دی‌میر دی‌میریم دی‌میرید دی‌میرند پیوستیک پی‌میرم پی‌میری پی‌میرد پی‌میریم پی‌میرید پی‌میرند روالیک می‌میرم می‌میری می‌میرد می‌میریم می‌میرید می‌میرند آینده شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک ️میرینم 📤 ️میرینی 📤 ️میریند 📤 ️میرینیم 📤 ️میرینید 📤 ️میرینند 📤 آستانیک هی‌میرینم هی‌میرینی هی‌میریند هی‌میرینیم هی‌میرینید هی‌میرینند شروعیک تی‌میرینم تی‌میرینی تی‌میریند تی‌میرینیم تی‌میرینید تی‌میرینند جاریک فی‌میرینم فی‌میرینی فی‌میریند فی‌میرینیم فی‌میرینید فی‌میرینند فرجامیک وی‌میرینم وی‌میرینی وی‌میریند وی‌میرینیم وی‌میرینید وی‌میرینند پایانیک دی‌میرینم دی‌میرینی دی‌میریند دی‌میرینیم دی‌میرینید دی‌میرینند پیوستیک پی‌میرینم پی‌میرینی پی‌میریند پی‌میرینیم پی‌میرینید پی‌میرینند روالیک می‌میرینم می‌میرینی می‌میریند می‌میرینیم می‌میرینید می‌میرینند عملواژه‌های نافرایندی ساده انجامی شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها گذشته سادیک ️بمردم 📤 ️بمردی 📤 ️بمرد 📤 ️بمردیم 📤 ️بمردید 📤 ️بمردند 📤 شروعیک بتی‌مردم بتی‌مردی بتی‌مرد بتی‌مردیم بتی‌مردید بتی‌مردند پایانیک بدی‌مردم بدی‌مردی بدی‌مرد بدی‌مردیم بدی‌مردید بدی‌مردند پیوستیک بپی‌مردم بپی‌مردی بپی‌مرد بپی‌مردیم بپی‌مردید بپی‌مردند روالیک بمی‌مردم بمی‌مردی بمی‌مرد بمی‌مردیم بمی‌مردید بمی‌مردند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها کنون سادیک ️بمیرم 📤 ️بمیری 📤 ️بمیرد 📤 ️بمیریم 📤 ️بمیرید 📤 ️بمیرند 📤 شروعیک بتی‌میرم بتی‌میری بتی‌میرد بتی‌میریم بتی‌میرید بتی‌میرند پایانیک بدی‌میرم بدی‌میری بدی‌میرد بدی‌میریم بدی‌میرید بدی‌میرند پیوستیک بپی‌میرم بپی‌میری بپی‌میرد بپی‌میریم بپی‌میرید بپی‌میرند روالیک بمی‌میرم بمی‌میری بمی‌میرد بمی‌میریم بمی‌میرید بمی‌میرند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها آینده سادیک ️بمیرینم 📤 ️بمیرینی 📤 ️بمیریند 📤 ️بمیرینیم 📤 ️بمیرینید 📤 ️بمیرینند 📤 شروعیک بتی‌میرینم بتی‌میرینی بتی‌میریند بتی‌میرینیم بتی‌میرینید بتی‌میرینند پایانیک بدی‌میرینم بدی‌میرینی بدی‌میریند بدی‌میرینیم بدی‌میرینید بدی‌میرینند پیوستیک بپی‌میرینم بپی‌میرینی بپی‌میریند بپی‌میرینیم بپی‌میرینید بپی‌میرینند روالیک بمی‌میرینم بمی‌میرینی بمی‌میریند بمی‌میرینیم بمی‌میرینید بمی‌میرینند دستوری شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص - تو - تویان/شما - امر ️بمیر 📤 ️بمیرید 📤 نهی ️نمیر 📤 ️نمیرید 📤
هم‌مصدرهای «مردن» کُنْمادین کُنادین کُناشْتین کُنْشادین کُنْفادین کُنْفاشْتین کُنْشِفادین کُنْخادین کُنْخاشْتین کُنْشُخادین گزارشی میرمدن مردن میرشتن - میرفتن میرفشتن - میرختن میرخشتن - گزاری میرمادن میرادن میراشتن - میرفادن میرفاشتن - میرخادن میرخاشتن - انگیزی میرماندن میراندن میرانشتن میرشاندن میرفاندن میرفانشتن میرشفاندن میرخاندن میرخانشتن میرشخاندن سببی میرماردن میراردن میرارشتن میرشاردن میرفاردن میرفارشتن میرشفاردن میرخاردن میرخارشتن میرشخاردن باعثی میرمژدن میرژدن میرژشتن میرشژدن میرفژدن میرفژشتن میرشفژدن میرخژدن میرخژشتن میرشخژدن

––––

منابع

• فرهنگ لغت معین