فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /است/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

دادن

  1. سپردن، واگذار کردن چیزی به کسی یا جایی؛ مقابل گرفتن.
  2. بخشیدن، زدن، حمله کردن، خوراندن، برآوردن، رویاندن.
  1. كنش واگذار كردن و تسليم كردن؛ كنش آفريدن، خلق كردن در واژه دادار به چم آفريدگار نمايان است.

  مثال‌ها

ویرایش
  1. وبال است دادن به رنجور قند/كه داروی تلخش بود سودمند. «سعدی»
  2. در آن وقت نوميدی آن مرد راست/گناهم ز دادار داور بخواست. «سعدی»

  ریشه شناسی۲

ویرایش
  1. برگرفته از پارسی میانه:dah "دادن"، ماده ماضی dāt . در اوستایی: ريشه dā "دادن ، نهادن". ایران باستان: dāta مشتق از هندواروپایی: ريشه -dō به معنی دادن.


هَمْصَدْرْهای «دادن»
بن‌گذشته بن‌کنون بن‌آینده
داد دَه دَهین[📍]
فعل‌های «دادن»
عملواژه‌های «دادن»
عملواژه‌های فرایندی ساده
گذشته
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️دادم 📤 ️دادی 📤 ️داد 📤 ️دادیم 📤 ️دادید 📤 ️دادند 📤
آستانیک هی‌دادم هی‌دادی هی‌داد هی‌دادیم هی‌دادید هی‌دادند
شروعیک تی‌دادم تی‌دادی تی‌داد تی‌دادیم تی‌دادید تی‌دادند
جاریک فی‌دادم فی‌دادی فی‌داد فی‌دادیم فی‌دادید فی‌دادند
فرجامیک وی‌دادم وی‌دادی وی‌داد وی‌دادیم وی‌دادید وی‌دادند
پایانیک دی‌دادم دی‌دادی دی‌داد دی‌دادیم دی‌دادید دی‌دادند
پیوستیک پی‌دادم پی‌دادی پی‌داد پی‌دادیم پی‌دادید پی‌دادند
روالیک می‌دادم می‌دادی می‌داد می‌دادیم می‌دادید می‌دادند
کنون
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️دَهم 📤 ️دَهی 📤 ️دَهد 📤 ️دَهیم 📤 ️دَهید 📤 ️دَهند 📤
آستانیک هی‌دَهم هی‌دَهی هی‌دَهد هی‌دَهیم هی‌دَهید هی‌دَهند
شروعیک تی‌دَهم تی‌دَهی تی‌دَهد تی‌دَهیم تی‌دَهید تی‌دَهند
جاریک فی‌دَهم فی‌دَهی فی‌دَهد فی‌دَهیم فی‌دَهید فی‌دَهند
فرجامیک وی‌دَهم وی‌دَهی وی‌دَهد وی‌دَهیم وی‌دَهید وی‌دَهند
پایانیک دی‌دَهم دی‌دَهی دی‌دَه دی‌دَهیم دی‌دَهید دی‌دَهند
پیوستیک پی‌دَهم پی‌دَهی پی‌دَهد پی‌دَهیم پی‌دَهید پی‌دَهند
روالیک می‌دَهم می‌دَهی می‌دَهد می‌دَهیم می‌دَهید می‌دَهند
آینده
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
سادیک ️دَهینم 📤 ️دَهینی 📤 ️دَهیند 📤 ️دَهینیم 📤 ️دَهینید 📤 ️دَهینند 📤
آستانیک هی‌دَهینم هی‌دَهینی هی‌دَهیند هی‌دَهینیم هی‌دَهینید هی‌دَهینند
شروعیک تی‌دَهینم تی‌دَهینی تی‌دَهیند تی‌دَهینیم تی‌دَهینید تی‌دَهینند
جاریک فی‌دَهینم فی‌دَهینی فی‌دَهیند فی‌دَهینیم فی‌دَهینید فی‌دَهینند
فرجامیک وی‌دَهینم وی‌دَهینی وی‌دَهیند وی‌دَهینیم وی‌دَهینید وی‌دَهینند
پایانیک دی‌دَهینم دی‌دَهینی دی‌دَهیند دی‌دَهینیم دی‌دَهینید دی‌دَهینند
پیوستیک پی‌دَهینم پی‌دَهینی پی‌دَهیند پی‌دَهینیم پی‌دَهینید پی‌دَهینند
روالیک می‌دَهینم می‌دَهینی می‌دَهیند می‌دَهینیم می‌دَهینید می‌دَهینند
عملواژه‌های نافرایندی ساده
انجامی
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
گذشته سادیک ️بدادم 📤 ️بدادی 📤 ️بداد 📤 ️بدادیم 📤 ️بدادید 📤 ️بدادند 📤
شروعیک بتی‌دادم بتی‌دادی بتی‌داد بتی‌دادیم بتی‌دادید بتی‌دادند
پایانیک بدی‌دادم بدی‌دادی بدی‌داد بدی‌دادیم بدی‌دادید بدی‌دادند
پیوستیک بپی‌دادم بپی‌دادی بپی‌داد بپی‌دادیم بپی‌دادید بپی‌دادند
روالیک بمی‌دادم بمی‌دادی بمی‌داد بمی‌دادیم بمی‌دادید بمی‌دادند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
کنون سادیک ️بدَهم 📤 ️بدَهی 📤 ️بدَهد 📤 ️بدَهیم 📤 ️بدَهید 📤 ️بدَهند 📤
شروعیک بتی‌دَهم بتی‌دَهی بتی‌دَهد بتی‌دَهیم بتی‌دَهید بتی‌دَهند
پایانیک بدی‌دَهم بدی‌دَهی بدی‌دَهد بدی‌دَهیم بدی‌دَهید بدی‌دَهند
پیوستیک بپی‌دَهم بپی‌دَهی بپی‌دَهد بپی‌دَهیم بپی‌دَهید بپی‌دَهند
روالیک بمی‌دَهم بمی‌دَهی بمی‌دَهد بمی‌دَهیم بمی‌دَهید بمی‌دَهند
من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها
آینده سادیک ️بدَهینم 📤 ️بدَهینی 📤 ️بدَهیند 📤 ️بدَهینیم 📤 ️بدَهینید 📤 ️بدَهینند 📤
شروعیک بتی‌دَهینم بتی‌دَهینی بتی‌دَهیند بتی‌دَهینیم بتی‌دَهینید بتی‌دَهینند
پایانیک بدی‌دَهینم بدی‌دَهینی بدی‌دَهیند بدی‌دَهینیم بدی‌دَهینید بدی‌دَهینند
پیوستیک بپی‌دَهینم بپی‌دَهینی بپی‌دَهیند بپی‌دَهینیم بپی‌دَهینید بپی‌دَهینند
روالیک بمی‌دَهینم بمی‌دَهینی بمی‌دَهیند بمی‌دَهینیم بمی‌دَهینید بمی‌دَهینند
دستوری
شخص مفرد جمع
اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص
- تو - تویان/شما -
امر ️بدَه 📤 ️بدَهید 📤
نهی ️ندَه 📤 ️ندَهید 📤
هم‌مصدرهای «دادن»

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین