فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /بپوشند/

  مصدر فعل متعدی ویرایش

پوشیدن

  1. به تن کردن لباس، کفش، جوراب، زیورآلات، اشیای حفاظتی، و مانند آنها؛ لباس پوشیدن، جامه بر تن کسی کردن.
  2. نهفتن، پنهان کردن.

  فعل ویرایش

  1. به تن کردن

واژه‌های مشتق‌شده ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ لغت دهخدا
  • فرهنگ بزرگ سخن